تفاوت،من و تو......
مرا با دلتنگی هایم تنها بگذار.
ما هرگز یکی نخواهیم شد.حتی همدیگر را کامل هم نخواهیم کرد.من و تو یک دنیا فاصله....
تمام فلسفه های دنیا ما را به هم نخواهد رساند.نه قانون و نه منطقی بر این که من و تو برای هم ساخته نشده ایم وجود ندارد.
با این همه هزاران دلیل دارم که من و تو برای ما شدن دست نیافتنی ترین آرزو ها را سر مشق کرده ایم و از عاشقان دیوانه شاهد آورده ایم.
هیچ راهی برای ما شدن وجود ندارد و من میترسم این تنها شانسی باشد که به من اجازه ی انتخاب داده است.آخر تو خوبی و من این همه نیستم.
من حتی لایق تو نیستم با این همه فکر میکنم در سنجش تو آنچه برای همه خوب است برای من؟
نمیدانم اینجا که قلبهارا معامله میکنند من پر تردید خریدار چه قلبی باشم؟
تو پاکی،تو زیبایی،تو پر از بخشندگی،سادگی و محبتی.و من؟
پر از سوالات بی جوابم من زندگی ام صرف یافتن پاسخ هاست من اسیر تفکرم من زندانی تخیلم من تشنه ی تردیدم.
عشق ایمان و مفروضاتی این چنین راه را برای تردید و تخیل باقی نمیگذارد.
و تو نمونه ی پاکی و سادگی برای من رهگذری بیش نیستی که گام زدن با تو ملال آور است چه رسد به همسفر شدن با تو!
پس بگذار چرخ روزگار بچرخد خورشید از مشرق طلوع کند و سوالاتی همچون چرا احمق ها عاشق میشوند بی جواب بماند که این رسم زندگی است و تو برای پذیرفتن این روزمرگی ها آماده تر از منی!
~~~سمیرا~~~