NaGofTeHaa.Ir

ناگفته های عاشقانه

گفتي که مرا دوست نداري گله اي نيست

کامران و سمیرا
    NaGofTeHaa.Ir ناگفته های عاشقانه

گفتي که مرا دوست نداري گله اي نيست

وبلاگه یکی از دوستان رو چک کردم یه شعره جالب دیدم که شاید جوابه خوبی باشه به اون آقا مسعود ....

 

گفتي که مرا دوست نداري گله اي نيست

بين منو عشق تو فاصله اي نيست

گفتم که کمي صبر کن و گوش به من ده

گفتي که بايد بروم حوصله اي نيست

گفتي کمي فکر خودم باشم و آنوقت

جز عشق تو در خاطر من شعله اي نيست

رفتي تو خدا پشت و پناهت

بگذار بسوزد دل من مسئله اي نيست

 

تو را دوست ندارم نه دوستت ندارم

اما هنگامي که نيستي

غمينم

و به آسمان آبي بالاي سرت

و  اختراني که تو را ميبينند

رشک مي برم

تو را دوست ندارم

اما نميدانم چرا

آنچه ميکني در نظرم بي همتا جلوه ميکند

وبارها در تنهايي از خود پرسيده ام

چرا آنهايي که دوستشان دارم

بيشتر شبه تو نيستند

تو را دوست ندارم

اما هنگامي که نيستي

از هر صدايي بيزارم

حتي اگر صداي آناني باشد که دوستشان دارم

زيرا صداي آنها

طنين آهنگين صدايت را در گوشم ميشکنند

تو را دوست ندارم

اما چشمان گويايت

با آن آبي عميق و درخشان

بيش از هر چشم ديگري بين من و آسمان آبي قرار ميگيرد

آه ميدانم که دوستت ندارم

اما افسوس ديگران دل ساده ام را

کمتر باور دارند

و چه بسا به هنگام گذر

ميبينم که بر من ميخندند

زيرا آشکارا مينگرند

نگاهم به دنبال توست

 


 



تاريخ : یکشنبه ۱۳۸۴/۰۸/۰۸ | 17 | نویسنده : کامران و سمیرا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.