NaGofTeHaa.Ir

ناگفته های عاشقانه

خداحافظی یک عاشق از معشوقش

کامران و سمیرا
    NaGofTeHaa.Ir ناگفته های عاشقانه

خداحافظی یک عاشق از معشوقش

مسعود:کامران جان لطفا این متن رو بذار تو بلاگت

............خداحافظی یک عاشق از معشوقش...........

تا حالا دلت شکسته؟  تا حالا دلتو شکستن؟

تا حالا عاشق شدی؟ چقدر دوسش داشتی؟ به چه قیمتی حاضری دست ازش برداری؟

میتونی بدونه اون زندگی کنی؟

حتی اگه......

میدونم دیگه دوستم نداره چون دیگه جایی ندارم تو دلش...

چون تو زندگیش زیادی هستم

چون چیزی ندارم....

عشق یه طرفه:

این بدترین نوع  عاشق بودنه چون وقتی بهش میگی دوست دارم ....

تا حالا شده بغضت تو گلوت بترکه دوست داشته باشی بزنی زیره گریه تا حالا شده یه شب تا صبح به خاطره یکی گریه کنی؟

دلم به حاله خودم میسوزه .نفهمیدم که دیگه به دردش نمیخورم....

نفهمیدم که اون دیگه منو نمیخواد از دستم خسته شده.از تنها چیزی که میترسم اینه که یه روز ازت جدا بشم .            ما که خواهی نخواهی از هم جدا میشیم

شاید اینم پایانه عشق ما باشه.شاید سخته اما باید بپذیرم که دیگه منو دوست نداره.

میدونم که دیگه واسش مهم نیستم پس این گریهام به خاطره اون نیست به خاطره خودمه.

اگه بتونم یه روز فراموشت کنم.اگه یه روز خاطرهاتو فراموش کنم اون روز من

دیگه وجود ندارم .

یه روزی فکر میکردم خوشبخترین پسره رویه زمینم چون دوستی مثل تو رو دارم

اما حالا فکر میکنم بد بخترین پسره رویه زمینم...

دیگه فکر نکنم رفتنم هم واست مهم باشه !

میرم چون فکر میکنم بدونه من زندگی برات قشنگتره

چون دیگه نیازی به من نداری.

عاقل مباش تا غم دیوانگان خوری 

دیوانه باش تا عاقلان غم تو خورند



تاريخ : یکشنبه ۱۳۸۴/۰۸/۰۸ | 14 | نویسنده : کامران و سمیرا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.