NaGofTeHaa.Ir

ناگفته های عاشقانه

موقت

کامران و سمیرا
    NaGofTeHaa.Ir ناگفته های عاشقانه

موقت

سلام 

هر وقت عکساتو نگاه میکنم یهویی میرم تو خاطرات و دلم به جور هوای 

اون روزارو میکنه.. میگم که توام اینطوری میشی یعنی؟ 

چطوری خودتو کنترل میکنی من اگر مثل تو مطمئن بودم که بهم زنگ بزنی رو چشمام میذارمت یه ثانیه هم معطل نمیکردم... 

تو یا دلت جای دیگس یا مثل منه خل عاشق نیستی... 

اینقدر دوست دارم یکی از این خوابای که تورو میبینم واقعی باشه

تو خوابای من تو مثل قبل مهربونی اصلاً تیکه نمیندازی اذیتم نمیکنی 

باهام مهربونی و همیشه میخندی میذاری بغلت کنم آروم بشم بوسم میکنی 

بچگانه و بی معنیه میدونم اما تو هیچ وقت حس منو به خودت درک نکردی 

میدونی فرق ما چیه...؟ 

تو همیشه دنبال تلافی بودی من دنبال جبران... من هرگز نتونستم غم تورو تحمل کنم اگر باعث عذابت شدم خودم هزار برابر حرص خوردم... نمیخام بگم تو بدی اگر بد بودی که من اینقدر دوست نداشتم.. 

تو اگر از ته دل باور کنی حرفامو هرگز از من متنفر نمیشی اگر اجازه میدادی باهات رودررو و راحت حرف بزنم بهت قول میدم الان این حرفا که بهش میخندی و میگی رویا منه واقعا اتفاق افتاده بود منو تو الان داشتیم زیباترین لحظه های زندگی رو تجربه میکردیم... من همیشه میخاستم عاشقانه بپرستمت 

میخاستم خوشبختی رو کنار هم تجربه کنیم... 

گلایه نداشت یعنی سعی کردم فاز منفی نداشته باشه... 

هیچ خواهشی هم ندارم فقط دوست دارم همین... میدونم دوست داشتن من بازم آزارت میده ببخشید که نمیتونم بگم ازت متنفرم چون به تو نمیتونم دروغ بگم کاش میشد با دروغ حتی تورو ماله خودم کنم 

 



تاريخ : شنبه ۱۳۹۵/۰۵/۱۶ | 23 | نویسنده : کامران و سمیرا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.