اولین پست این وبلاگ رو خودت دادی یادته؟
روز تولدت اين وب رو ساختيم ...(يعني 3 روز ديگه)
شاید دیگه وقت اینو نداشته باشی که اینجا سری بزنی یا شاید هم یادت رفته که
قول دادی که هر جا که بودیم اینجا رو یادمون نره...
یه جوری رفتی که دیگه نتونم اثری ازت پیدا کنم شاید برای اینکه راحت تر فراموشت کنم آره؟
اما میبینی که هنوزم دارم با خاطراتت زندگی میکنم...
واقعا عشق چیز عجیبیه که خدا توی وجود آدما قرار داده
اما نمیدونم چرا هیچ وقت عاشقا به عشقشون نمیرسند.
هر چقدر به خودم تلقین میکنم که دیگه فراموشت کردم نمیشه چون هر موقع تنها میشم(مثل الان)توی دلم رو یه بغض عجیبی فرا ميگيره...تو اینجوری شدی تا حالا؟
چرا یکی مثل من باید همیشه به یاد تو باشه
//چرا هنوزم وقتی از اونجاهایی که با هم رد شدیم میرم دلم برات تنگ میشه//
چرا از فکرم نمیری بیرون؟
یکی مثل تو به این راحتی از کسی که میگفتی خیلی دوستش داری میگذره؟
اينا بعضي از نظرات دوستان كه هر موقع كه ميخونمشون به زندگي اميد پيدا ميكنم:
|
توسط:سمیه |
| اگه تو واقعا طرف رو دوس داشته باشی فکر نکنم بتونی فراموشش کنی... به نظرم براش دعا کنی درس بشه بهترین کار ممکن باشه... |
|
توسط:بهزاد |
|
روزها هم درپي هم مي گذشت سرنوشت باز هم مي نوشت آنقدر گذشت و آن نوشت آخر برفت از ما اين يک سرشت درد ما با يک دوتا آرام نشد دل به دريا زد گرفت ولي آدم نشد دست تقدير اين چنين با ما بکرد يا ر مارا ببردو دگر حاشا نکرد يار ما را از کسان کمترنبود بيش بود ازبهتران انتر نبود
| آجي سايتا كه هر موقع نظراتش رو ميخونم دلم آروم ميگيره |
توسط:سایتا |
|
سلام.خیلی کم مینویسی اما من هنوز سر میزنم بهت.میدونی بعضی وقتا میخواهیم همه دنیای کسی باشیم واسه همین همه دنیامونو براش میذاریم.اما این دنیای لعنتی هیچ وقت اندازش معلوم نیست. نه اینکه اون ما رو نخواد.نه! این دنیا نمیذاره .هرجا یه چشم امید ببینه واسه کور کردنش همه تیرها رو رتاب میکنه.
|
|
توسط:ساده |
سکوت سر شار از نا گفته هاست
در این سکوت حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من! |
| توسط:پریا 63 |
| سلام یک توصیه میخوام بهت بکنم یا شایدم تجربه خودمو میخوام در اختیارت بزارم هیچ وقت به کسی که گذاشتتو رفت فرصت دوباره نده چون دوباره میره این دفعه بدتر از قبل هیچ وقت کمکش نکن چون لیاقت کمکتو نداره |
من ميگم:دقيقا همون اشتباهي كه من كردم.نه؟
| توسط:سحر |
گفته بودی دلتنگیهایم را با قاصدکها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند . می گفتی قاصدکها گوش شنوا دارند . غمهایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار . من اکنون صاحب دشتی قاصدکم . اما مگر تو نمیدانستی قاصدکهای خیس از اشک میمیرند .وقتی گوش شنوا نیست شوق گفتن نمیمونه وقتی جاده رو به هیچه پای رفتن نمیمونه .
 |
|
توسط:الهه از اصفهان |
سلام
شاید درکت کنم که تو هم با من هم دردی اره با من منهم درد عشقی کشیدم که منجر به جدایی شد ولی همیشه میگم هرچی خدا بخواد همون میشه پس امیدتو از دست نده فدات موفق باشی |
|
توسط:یلدا |
| سلام پسر خوب!من و تو یه جورایی همدردیم!اما یه چیزی و بدون هر طور که فکر کنی همون اتفاق میافته!منم مثل تو عاشق یه کسی هستم که خیلی فرشته ...اول اون حس من و نداشت1من از گدایی عشق متنفر بودم!چون عاشقش بودم!رهاش کردم!نمیخواستم عذاب بکشه!ما سر داستانهای من با هم آشنا شدیم!کمک فکری او باعث شد من تو کشور برنده بشم!خلاصه الان بعد از یک سال و اندی سر یک اتفاق ساده خودش به طرفم برگشت!تو اوج نا امیدی!چون من همیشه اونو با خودم میدیدم!این و تجسم می کردم!الان هم در حد اس ام اس ارتباط داریم!اما همینم برام عالییه!تو هم توکلت به خدا !چون قلب پاکی داری!این و بدون همه چی و کائنات در اختیار آرزوهای ماست اگر باور داشته باشیم!قشنگترین روزا رو برات آرزو دارم! | |
و هزارن نظر ديگه///
اما ببينيد بچه ها دوستي من يه فرق عمده با همتون داره...اگر اين وبلاگ رو از اول بخونيد متوجه ميشيد كه چرا اين حرف رو ميزنم.
تا به حال شده با كسي دوست بشيد با همون نگاه اول عاشقش بشيد و از همون روز اول بدونيد كه يه روزي حتما شمارو با خاطراتش تنها ميذاره؟
براي همين اسم اين وبلاگ رو گذاشتم دوستي عشق جدايي چون سرنوشت منو تو همين بود.
کاش میشد یه کم باهات حرف بزنم.
I MIS YOU
