NaGofTeHaa.Ir

ناگفته های عاشقانه

    NaGofTeHaa.Ir | 2013/11/22 - 2013/12/21

کامران و سمیرا
    NaGofTeHaa.Ir ناگفته های عاشقانه

خدایا

خدایا دلیل این عشق نا فرجام چیست؟

 

میخواهی به این امید که یه روز میبینمش زندگی کنم...

یا اینکه ببینی همیشه دست به دامنتم تا یه کاری کنی بهش برسم...

شایدم یه روز پاداش زندگی خوبم توی این دنیا اینه که بعد

از مرگم بهش میرسم..اگر اینطوریه همین الان این زندگیو تموم کن...

نا شکری میکنم اما خودت میدونی من چقدر عذاب کشیدم

چرا نمیتونم این تقدیر رو درک کنم

خدایا قدرت درک این شکست رو بهم بده تا بیشتر

عذاب نکشم...

من از همه این دنیا فقط یه خواسته

داشتم .........شاید هم نمیتونی سرنوشت رو تغییر بدی...خدایاااااااااا

 


موضوعات مرتبط: مخاطب خاص ، عاشقانه ها

تاريخ : دوشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۲۵ | 16 | نویسنده : کامران و سمیرا |

تکرار


84/07/14 ] پست شده توسط سمیرا:

 

تفاوت،من و تو......

مرا با دلتنگی هایم تنها بگذار.

ما هرگز یکی نخواهیم شد.حتی همدیگر را کامل هم نخواهیم کرد.من و تو یک دنیا فاصله....

تمام فلسفه های دنیا ما را به هم نخواهد رساند.نه قانون و نه منطقی بر این که من و تو برای هم ساخته نشده ایم وجود ندارد.

با این همه هزاران دلیل دارم که من و تو برای ما شدن دست نیافتنی ترین آرزو ها را سر مشق کرده ایم و از عاشقان دیوانه شاهد آورده ایم.

هیچ راهی برای ما شدن وجود ندارد و من میترسم این تنها شانسی باشد که به من اجازه ی انتخاب داده است.آخر تو خوبی و من این همه نیستم.

من حتی لایق تو نیستم با این همه فکر میکنم در سنجش تو آنچه برای همه خوب است برای من؟

نمیدانم اینجا که قلبهارا معامله میکنند من پر تردید خریدار چه قلبی باشم؟

تو پاکی،تو زیبایی،تو پر از بخشندگی،سادگی و محبتی.و من؟

پر از سوالات بی جوابم من زندگی ام صرف یافتن پاسخ هاست من اسیر تفکرم من زندانی تخیلم من تشنه ی تردیدم.

عشق ایمان و مفروضاتی این چنین راه را برای تردید و تخیل باقی نمیگذارد.

و تو نمونه ی پاکی و سادگی برای من رهگذری بیش نیستی که گام زدن با تو ملال آور است چه رسد به همسفر شدن با تو!

پس بگذار چرخ روزگار بچرخد خورشید از مشرق طلوع کند و سوالاتی همچون چرا احمق ها عاشق میشوند بی جواب بماند که این رسم زندگی است و تو برای پذیرفتن این روزمرگی ها آماده تر از منی!

  

~~~سمیرا~~~

 


موضوعات مرتبط: مخاطب خاص ، عاشقانه ها

تاريخ : پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۴ | 10 | نویسنده : کامران و سمیرا |

چرا

 

گاهی فاصله ها اینقدر زیاد میشه که بعضی

چیزا به نظر غیر واقعی میاد

حتی خاطرات گاهی فراموش میشه

و برای یاداوریشون باید مدرک داشته باشی..

پ ن :

سال هاست تو همین فکرم که تورو فراموش کنم اگر میشد که دیگه

بعد از اون برخوردایی که داشتی دیگه اسمتم نمیاوردم...

حرف از روراستی زدی ..

(رمز واسه اینه که نمیخوام بعض ی حرفارو همه بدونن)

جایی که همیشه قرار میذاشتیم.با حروف لاتین

 

 

 


موضوعات مرتبط: مخاطب خاص ، عاشقانه ها ، ناگفته ها

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۹ | 11 | نویسنده : کامران و سمیرا |

باور کن

اونی که هرگز فکرشو نمیکنی وقتی اشتباهی با اسم تو صداش کردم....

ازم پرسید خیلی دوسش داشتی؟ هنوزم داری؟

پ چرا با هم نموندید؟

گفتم بودم اما الان نه!

نمیدونه که تمام لحظه هایی که ساکتم دارم به تو فکر میکنم.



تاريخ : چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۶ | 18 | نویسنده : کامران و سمیرا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.